کاش تمام حرفها خلاصه میشد در سه حرف
ک
ا
ش
و بغض ِماندگار این ایام
از دیدگانم جاری میشد و دستان پر از مهر تو
قطره قطره ی آن را ستاره میکرد، تا آسمان شبهایم ستاره باران باشد
کاش
هرگز نترسیدهبودم
از دست خشمگین روزگار
که سیلیاش -هنوز که هنوز است-
تنها رنگ سرخ همیشگی گونههایم است
کاش
میشد چند ساعت
مثل روزگار بیخیال ِگذشته
فارغ از هر گونه هیاهو، دزدانه
لحظاتی را با شیطنت از دست دنیا فرار کرد
و با آرامش زیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــست
کاش
همان یک جو غیرت را که گفتی
میتوانستم در وجودم دوباره زنده کنم
میدانم،قرار بود همیشه من برنده شوم در بازیها
اما روزهاست که میدان را واگذاردهام برای تاخــــــــت رقیب
رقیبی که هر لحظه به این سکون رقتانگیز من بیشتر قهقه میزند
(ادامه دارد ...شاید وقتی دیگر)
الصلوة خیر من النوم .........
»Mrs. Shin ساعت 8:2 عصر روز یکشنبه 87 اردیبهشت 8