پراکنده گویی های فلب من - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل






درباره نویسنده
پراکنده گویی های فلب من - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

لوگوی وبلاگ
پراکنده گویی های فلب من - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
آمار بازدید
بازدید کل :371349
بازدید امروز : 6
 RSS 

   


تقصیر نگین شد گفت پارسال رو خوندم و ...!
پارسال 23 اردیبهشت وقتی بارون میومد نوشته بودم:
«خوبه گوشی دستم نیست وگرنه نجمه sms میزد به پا زیاد احساساتی نشی کا ر دست خودت بدی!
آخه این باروون که میاد این دل من حسابی قیلی ویلی میره عین اینا که عشق خونشون داره فوران می کنه انگار تا دو قطره باروون نریزه روی صورتم ارووم نمیشم! (خدا چه کرده با این آفرینشش ها)»
حالا امسال،‏وقتی بارون اومد،‏نجمه باز مسیج زد
وای محدثه، خدا با این بارون عجب حالی داده ها!
هوای تهران بس 2 نفره است!:دی
همین!

پ.ن. خوبیه وبلاگ همینه که بعضی وقتها که برمیگردی عقب،‏میبینی چقدر زندگی فراز و نشیب داره حتی اگه یه خطش هم درج نشه توی نوشته هات اما یه کلمه کافیه تا نشانه ای باشه برای یاداوردن همه چیز!

خدایا شکرت که هنوز دارمت ...

بعدتر نوشت!(3:30)
اصلا‏ًتقصیر نگین شد!با همون کامنتش باعث شد یه feedback بزنم و تمام نوشته های اردیبشهت و خرداد رو باتمام کامنتها بخونم!دلم خواست ................«مُحرم میشوم .... »؛ دلم یه«جاهدو فینا» میخواد، نگران «لنهدینهم ...» هم نیستم!خدایا یعنی میشه؟ 


»Mrs. Shin ساعت 2:0 عصر روز چهارشنبه 87 اردیبهشت 25

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
Lilypie Second Birthday tickers