• وبلاگ : به راه باديه رفتن به از نشستن باطل
  • يادداشت : اين حسّ لعنتي!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 26 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + ئشقغشئ 

    جالب بود. من خوشم اومد ولي يه خورده گيج شدم.

    پاسخ

    نه اسمي!نه امضايي! چي جالب بود؟ در مورد چي گيج شدين؟ و ...

    سلام گلم...تنبل شدي ها...اينجوري قرار شد بي خبرم نزاري از حالت ؟؟؟؟؟؟

    ديشب با برو بچ رفتيم هتل لاله ....اديسون هم رفت ..جاي شما بسي خالي..ديدي چه آرامشي داشت که !! کلي جاتون رو خالي کردم ...

    راستي زير بارون نرفتي امروز؟؟؟ديروز نشستم خاطرات سال پيش همين موقع رو از توي وبلاگت خوندم ديدم بارون اومده بود ....هر چند زيبا نبود ولي فکر کنم الان بارون زيبا باشه

    الهي بميرم اين اصغراينا چشه ؟؟؟بچه ام توريش نشده كه ؟؟؟بريم هم دردي..بريم گل بگيرم بريم پيشش روحيه اش متحول بشه

    پاسخ

    سلام بانو-: نبينم اخم کنيا! تنبل کهنه! اتفاقا ًيه چيزي نوشتم اما واسه اينجا نه! حالا تا شب ميذارمش اينجا قربان! شما اخم نکنيد لطفاً! واي هتل لاله بي اديسون محشره ... چي خوردين اونجا؟اين قسمتش مهمتره:دي اتفاقاً امروز يه بارون عجيب غريبي اومد صبح که بيدار شدمديدمش شر شر داره بارون مياد بعد يهو آسمون زرد شد (عين چشمام:دي) بعدترش اتاقم تاريک تاريک شد و يهو بارون اومد!الان هوا خوبه! اتفاقاً امروز همون شعر يادم اومد (واي باران،باران،شيشه ي پنجره را باران شست؛ از دل من اما، چه کسي نقش تو را، خواهد شست!)کلاً بارون جز پديده هاي زيباي روزگاره مخصوصا ًوقتي دو نفره باشه و زيرش قدم بزني!موافقم! حالش خوب نبيت و الکي داره حرص ميخوره! من ميگم بسپار به خودشون گوش نميده! البته حق داره ...کي مياي تهران بريم گل بگيريم بريم عيادت؟دوستت دارم عزيز دلم-:
    + اصغراينا 
    نفهميدم كي ازم چه سوالي داشتا...

    آخ اگه بدوني چه حالي دارم... سينه ام سنگينه... نمي تونم نفس بكشم... خدا دارم خفه مي شم...
    پاسخ

    سلام.چي شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    هتل لاله خوش گذشت بانو؟(;

    يانو اينو ببينننننننننننننننننننننننننننن !!!‏چه ميكند با دل تو ؟؟!!

    پاسخ

    وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي!اينو از کجا پيدا کردي تو؟آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي چه قدر چسبيد

    تو عاشق شدي؟؟فكر نميكنم..چرا ملت چنين برداشتي داشتن خب ؟؟!!

    بين جناب پرتو شما نبايد اينجا كامنت اينجوري ميزاشتي...معني نداره آقا !!! بعدم برو ادبياتت رو درست كن ..فوضول نه فضول !!

    بعدم ايلده من جان تا جايي كه ما ديديم خواهرشون ريختن سرت نه داداش ماداشاش !!

    خوبي گلم ؟؟؟

    پاسخ

    هي من بهت ميگم ننويسم بهتره!همين ميشه ديگه؟!بهم يعني ميخوره عاشق شده باشم:دي حالا ميشه گير ندي به اين جناب پرتو! معلومه حسابي دلش از يه جا بهاسم نت پره!!!! ببين وقتي به اون ميگه چنگيز اون وقت خواهرش هم ميشه داداشش ديگه!!!!!!اوهوم من که خوبم.تو چطوري بانو؟هنوز توي فراقي يا فراغ؟:دي
    + من اكبر اصغر بيلميرم ايلده منم 

    سلام

    خيلي خوشحالم كه ميبينم بالاخره يكي ديگه هم اين دور و ورا عاشق شد كه با هم بشينيم و چايي بخوريم و آه بكشيم!!! الهي آي آآآآآآه

    اما ميگم شما وضعت بهتره هاااااااا.. اقلا راه اومدين با هم! ما كه تا اومديم نگاش كنيم داداش ماداشاش ريختن سرمون و ....

    راه رفتن كه سهله تا ميومديم يه نموره عاشقي از خودمون دركنيم

    هيي دست رو دلمون نذار كه خوني ميشه.. ما بريم

    پاسخ

    چرا من هر وقت جواب کمانت تو رو ميدم کاميم قاطي ميکنه و من مجبور ميشم خاموش روشنش کنم؟!!؟!؟!؟سلام.يه عالمه واست نوشته بودم هر کاري کردم نميفرستاد!لووس شده بود!ميگما شما توي عاشقي شانس نياوردي!!!!اين دفعه خواستي قرار بذاري بگو خودم بهت بگم کجا بري بهتر تره! راستي شما که داريد ميريد ماه عسل ديگه نگران نباش!!!!

    سلام

    قبض...بسط...عنايت...لطف...

    گر تو را نوح است كشتيبان ز طوفان غم مخور

    يا علي

    پاسخ

    سلام.قدم به قدم گفته سالک بعد از عنايت دچار قبض ميشود!بسط ميشود! اينجا قسمت اولش مشکل داره! اول سالک بودن، دوم عنايت اوليه!هرچند تمام زندگي عنايت است و بس!اما قرار شد هيس بشم تا تهش...ممنونم

    شرح و بيان عاشقي در قدر اين مظروف نيست

    عاشق توئي معشوق تو حظ بيانم گشته اي

    سري بزنيد

    قدم سبزتون خوش

    يا حق

    پاسخ

    سلام.ممنونم.چشم

    باي!

    پاسخ

    در پناه حق

    شايد بايد اين کامنت را تو وبلاگ نيلوفر ميدادم:

    نت را دوست دارم چون آدم به راحتي ميتواند فوضول هايش را بشناسد! و شايد بشمارد!

    يک جا توي يک وبلاگي براي يک شخصي کامنت ميدهي، بعد يک نفر ديگر يک جاي ديگر مي آيد مي گويد آن کامنتي که براي آن شخص در وبلاگش داده بودي را نبايد ميدادي!!!

    پاسخ

    بي خيال اين حرفها! نت هم خوبي داره هم بدي! بايد باهاش ساخت ... البته جلوي بعضي چيزا رو نميشه گرفت!خودتو بزن به بي خيالي!آسوده ...

    خيال!

    پاسخ

    مدلشه که جدا جدا نوشته بشه؟

    اصلا شايد بهتر بود خصوصي ميدادم!

    پاسخ

    فرقي نداره خصوصي و عمومي! اون طوري بيشتر مشکوک ميشدن که اين همه خصوصي مال کيه:دي

    چقدر نگرانمه و چقدر من ازاين نگرانيها ديوونه ميشم!

    فکر ميکنيم خيلي تبحر پيدا کرده ايم که بفهميم چه کسي چقدر نگرانمونه!

    چقدر خوبه اونقدر زرنگ باشيم که- بعد از کارهايي که نشون ميده اصلا هم نگران طرف نبوده ايم- به طرف تلقين کنيم چقدر نگرانشيم!

    پاسخ

    تلقين؟ نميشه؟نگراني توي چشماست توي ضربان قلبه توي دستاي داغ کرده ست ....با تلقين نميشه!
       1   2      >