نه...
باور نمی کنم....
برای انگشتر، انگشتت را بریدند
.....
امان از دل خانوم زینب(س)....
پ.ن. دعا کنید برای مخاطب نوشته ی قبلی .... با اینکه گفته دیگه پا نمی ذاره تو این وبلاگ، اما دعا کنید آرووم بشه، اینقدر آروووم که ...
یه صحبت هم با مونسم ... اینقدر این دنیا پیچیده است که آدم نمیدونه کدوم کارش درسته کدوم غلط...میشه یه کم بیشتر مراقبم باشی... خودت می دونی چقدر ضعیفم...با یه باد میشکنم... نمی خواهم رو سیاه شما و بچه های خانوم حضرت زهرا (س) بشم....
آقا تو را گم کرده ام، آقا تو را گم کرده ام....
»Mrs. Shin ساعت 8:4 عصر روز جمعه 85 بهمن 13