سفارش تبلیغ
صبا ویژن



اتفاق جالب!!!! - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل






درباره نویسنده
اتفاق جالب!!!! - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

لوگوی وبلاگ
اتفاق جالب!!!! - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
آمار بازدید
بازدید کل :367023
بازدید امروز : 0
 RSS 

   

ما از حدودای یک سالگی شاید هم زودتر تخت خانم فاطمه رو جمع کرده بودیم!

دیروز یهو به همسرجان گفتم حالا که یه کم هوا گرمتر شده تختش رو دوباره رو به راه کنیم که شبا جدا بخوابه!

یه دو ساعتی طول کشید تا  این تخت دوباره شد تخت! دخترک داشت ذوق مرگ میشد! هی میومد هی سر میزد ببینه تختش در چه حاله ...

دیشب هم از ذوقش توی تختش خوابید! البته بنده یک ساعت دستم بالا بود که از بین نرده های تخت دستش رو نوازش کنم تا خوابش ببره و هزاربار هم بیدار شدم که جاشو عوض کنم هی به دور و بر تخت نخوره!اما مهم این بود که ساعت 9 از خواب بیدار شد و گفت مامان بریم صبحانه بخوریم!!!!

یعنی الان بچه م بالای سی و شش ساعته که پاکه :)) امیدوارم ادامه دار باشه!

پ.ن. روز پنج شنبه رفتیم صبر زرد خریدیم که دیگه مراسم شیرخورون تموم بشه! اما نمیدونم چرا باز استخاره کردم، یعنی بیشتر دلیل استخاره این بود که ببینم پس چرا هر بار که استخاره میکنم بد میاد،پس کی میخواد خوب بیاد!و  امید داشتم این بار حتماً "خوب است" بشه اما بازم اومد "بد است انجام نشود"! حالا اگه بشه این چند شب هم به هوای تختش بخوابه،یعنی عملاً خودش خودشو از شیر گرفته!

شما هم دعا کنید ...



»Mrs. Shin ساعت 3:4 عصر روز شنبه 93 فروردین 16

Lilypie Second Birthday tickers