سفارش تبلیغ
صبا ویژن



از حرفهای جالب ... - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل






درباره نویسنده
از حرفهای جالب ... - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

لوگوی وبلاگ
از حرفهای جالب ... - به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
آمار بازدید
بازدید کل :369547
بازدید امروز : 48
 RSS 

   

1. داره شعر من بچه شیعه هستم رو میخونه، میرسه به امام دوم ... بعد هر چی سعی میکنه بگه "بخشنده" نمیشه! میگه "بشخنده" :)) 

2. رفتیم با هم کیک بخرم،کلی اصرار داره که توی ماشین بهش بدم یه تیکه ش رو بخوره!کلی براش فلسفه بافی کردم آخر سر قبول میکنه!

میگه خونه بابا،خاله هم هست!میگم خوب تولد خاله س دیگه!باید باشه!

میگه "تولک مبالک" هم میخونیم؟!میگم آره!

میگه جیغ هم میکشیم!؟ میگم آره!

میگه شمع هم فوت میکنیم؟! میگم نه آخه خاله سنش رفته بالا شمع فوت نمیکنه (خب شمع نخریده بودیم مثلاً این شد دلیل)میگه خب من که سنم بالا نرفته، میتونم شمع فوت کنم ....

وقتی بعد از شام کیک رو آوردیم که لااقل دو تا عکس باهاش بگیریم،دیدیم خامه هاش در لحظه به فنا رفت:))))) دخترک به قول خودش تولک مبالک میخوند و قر میداد! فسقلی نمیدونم این اداها رو از کجا بلده در بیاره :دی

3. بردمش دندونپزشکی،نهایت همکاری رو کرده! خانم دکتر بهش گفته شکلات میخوری بخور اما بعدش مسواک بزن!حالا ما بساطی داریم توی خونه،این مسواک بیست و چهار ساعته روی زمین و میز و ... واوئه! تا از دست بر میدارم میخواد باهاش مسواک بزنه! یعنی مکافاتی داریم :))

4. چهارشنبه خونه نبودم،اومدم دیدم دیگه راه نمیره،میخواد بلند شه کلی نق میزنه،دستش رو باید گرفت و ...! از روی مبل پریده بود اما انگار بد پریده بود،منکه گفتم باید فردا ببرم پاشو گچ بگیرم! اما شبش که کمپرس یخ گذاشتم انگار بهتر شده ...

5. دخترکم یه هفته ست که پاکه .....



»Mrs. Shin ساعت 1:10 عصر روز شنبه 93 فروردین 23

Lilypie Second Birthday tickers