آخ كه من وقتي اين كتاب رو خوندم چه حالي داشتم . يادش بخير . كلي تحت تاثير بودم !!!
اون موقع ها بچه تر بوديم قلبمون پاك تر بود ، تاثير همه چيز بيشتر بود .
ممنون كه با مطلبتون كلي خاطره توي ذهنمون رديف كرديد .
موفق باشيد
سلام
حميد هموني بود كه برنج و چاي تبرك داشتند
وا مگه اسم زند اون ليلي هست ؟
پس بگو چرا برنج و چايي شون تبركه
آخي خيلي ناز بود متنتون.
موفق باشيد.
كاش بتونم كتابشو گير بيارم و بخونم.
...در عشق قدم زدن کسي را مُسَلَّم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند و خود را ايثار عشق کند. عشق آتش است! هرجا که رسد سوزد…
عين القضاة همداني
مطلب قابل تاملي بود و بسيار زيبا.موفق باشيد