• وبلاگ : به راه باديه رفتن به از نشستن باطل
  • يادداشت : آرامش...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ريدر رو عشق است كه همش رو خوندم
    پاسخ

    اصلاً هم عشق نيست!کفرم در مياد ازش!!!!

    سلام

    بعضي هم اين آرامش ذهنت را فقط به يك جا مي برد

    آن جا كه او نيست و دلت بيچاره ات مي كند

    مي برد ذهنت را به كوتاهي اين وصال

    ....

    دلم....

    همين!

    پاسخ

    سلام.... من يه بار گفتم کشش چو نبود از ان سو ،چه سود کوشيدن!فکر کنم به درد جواب اين کامنت ميخورد ...ولي اون آرامشي که دل آدم رويه جايي ببره که مخاطبش نباشه،آرامش نيست!يه جورايي خلسه است ... هم دوست داري باشي توي اين حس ودست و پا بزني وهم دوست داري فرار کني ....

    آهنگت منو ياد وبلاگ علي ومهتاب انداخت ...

    صاحب خونه يا ضميرِ مخاطب متن ؟؟!!

    همين كه ارومي خوشحالم ..يه كم هم به ما قرض بدهيد !

    پاسخ

    تو هم با اين سوالهاي فلسفيت!!!صابخونه و هم ضمير مخاطب متن!!!هزار بار گفتم باز هم ميگم خدا بهم دوستاي خوبي داده ...يکي از يکي گل ترو آرامش بخش تر!واقعاً شکر

    بعد هيچ بار يه آهنگ خوشكل گذاشتي رو اين وبلاگ!

    تبريك ميگم...

    خيلي دلنشينه...

    .

    .

    .

    من بي خود از چيزي تعريف نميكنما

    پاسخ

    نميدونم از کجا اومد ...خودم هم باهاش ارامش ميگرفتم!البته باعث بانيش همين خانوم پايينيه است که هي غر ميزد به آهنگهاي وبلاگم!!!!!
    + شيدا 
    الان كه خوندم
    مي خواي به همه بگم الان كه من مي خونم تو كجايي؟
    باشه خب
    نميگم الان رفتي دشويي كه مسواك بزني!!!!
    پاسخ

    اخ ازدست تو با اين شيطنتات!!!!

    فكر كنم يه مقدار كم دقتي كردي!

    يه دغدغه باقي ميمونه:

    اونم دغدغهء جدا شدن از همون آدمه...

    يه كم فكر كن! اوني كه وقتي در كنارشي هيچ دغدغه اي برات باقي نميذاره حتما جدا شدن ازش خودش دغدغه ي بزرگيه...

    پاسخ

    راست ميگيا!دغدغه ي نبودن کسي که بودن باهاش بي دغدغه ات ميکنه!چه شيرين ...