• وبلاگ : به راه باديه رفتن به از نشستن باطل
  • يادداشت : يه سوال عجيب غريب!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عزيزم

    شب منتظرتم وعده ما.....

    پناه مي‏برم به آفريدگار فلق

    راستي در مورد چشماي هندونه ايت چيزا شنيدم

    در مورد كربلاا هم معلوم كي و با كي مي طلبند..اندكي صبر سحر نزديك است !

    يا حق

    اولا سلام.

    دوما چه طوري بانو؟

    سوما ميگن اصفهاني ها خسيسند..نميدونستم به تهرانم سرايت كرده...

    چهارما اين سايت رو بايد ديده باشي..اگه نديدي برو ببين نو ر ونان..نوشته هاي عرفانه...

    پنجما بيا يه كار كن اينجا رو بكن تابلو اعلانات ثواب داره والا !

    بعدم در مورد سوالت حرف دارم...ميگم ولي در گوشي !!!

    سلام

    خداوندا:
    سرنوشت مرا خير بنويس
    تقديري مبارك
    كه آنچه را كه تو زود ميخواهي دير نخواهم
    و چيزي را كه تو دير ميخواهي زود نخواهم
    (دكتر شريعتي)

    آره سخته، اما من اگه بودم ، اولش يكي دو هفته شوكه ميشدم. بعدم مي‏رفتم سر سجاده شكر مي‏كردم . مي‏دوني چرا چون خدا بهم اين نعمته و داده كه بفهمم كه تقريبا چقدر وقت دارم. ميشه اينجوريم فكر كرد. بعدم شروع مي‏كردم به صاف كردن حسابم و جلاء دادن دلم. كه خودم بهتر ببينم. بعدم وقتي هر روز صبح مي‏گيم: اللهم ان حال بيني و بينه الموت ..... اين يعني كه باورش داري. پس ديدي زياد سخت نيست چه تصادف كني ، چه سكته، چه اين و .... اما قبول دارم يه خورده رفتار اطرفيان سخته و اما ميشه تحمل كرد. مگه نه. راستي گلم اگه دوست داشتي من تو مسنجر منتظر مي‏مونم اگه يه وقت خواستي با كسي حرف بزني من هستم. منتظرم. آي دي منو از نگين بگير.

    فردا هم منتظرتم. بهونه نيار.

    پناه مي‏برم به آفريدگار فلق

    + ياسي جون 

    سلام

    خوبي محدثه خانوم ؟؟؟ سوالهاي سخت سخت ميپرسي

    نميگم در موردش فكر نكردم ، يه وقتايي خيلي خيلي فكرمُ مشغول كرده ، نميدونم چرا و آيا همه اينطورين يا نه ؟ من كه بيشتر موقع سختيها و مشكلات به يادشم ... شايد يه جورايي ميخوام از مشكلات فرار كنم و صورت مساله رو پاك كنم !!!

    راستش تا حالا به اينجور مردن ( ايدز و ... ) فكر نكرده بودم ، درسته كه با رشته اي كه من دارم و حرفه اي كه احتمالا خواهم داشت ، خيلي هم دور از انتظار نيست ... فقط ميتونم بگم خيلي سخته ، بايد خيلي صبور باشي كه از غصه پس نيفتي . ولي لاجرم بايد خواسته ي خدا ( . . . ؟‏ ؟ ؟ ) و تقديري !!! كه در نظر گرفته شده رو قبول كرد ، با اينكه ترديد دارم كه خود فرد بي تقصير باشه و نميشه همه رو به پاي تقدير و سرنوشت گذاشت ...

    + مسعود 

    سلام

    اين از اون سوالاي سخته كه جواب دادنش سخت تره ....

    اما من اكه بودم اول شوكه ميشدم ...بايد مدتي ميگذشت تا از شوك در بيام ..

    بعد از اينكه دوران شوك زدگيم تموم ميشد به فكر اخرت ميفتادم ...يه مروري ميكردم زندگيمو ببينم چيكار كردم ...يه سبك سنگين ميكردم ...سعي ميكردم خطاهاي گذشته رو جبران كنم و استغفار كنم ...توكل به خدا ميكردم و توبه ..

    اين سوال تو منو ياد فيلم توبه نصوح انداخت ...

    يا علي